درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آرشيو وبلاگ


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 8
بازدید ماه : 17
بازدید کل : 5132
تعداد مطالب : 18
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


علمی پزشکی
آرزوی ما افزایش علم پزشکی شما است
شنبه 22 بهمن 1398برچسب:قلب,قلب انسان,عکس متحرک قلب,عکس قلب, :: 18:40 ::  نويسنده : محمدسینا رجبیون
نحوه عملکرد قلب انسان چگونه است؟
نحوه عملکرد قلب انسان چگونه است؟
آیا تاکنون فکر کرده اید که ورای تپش های متمادی قلب چه حقایق جالبی نهفته است؟ عملکرد قلب و ارتباط آن با سلامت روح از دیگر شگفتی های این ارگان حیاتی است.

1- نحوه عملکرد قلب انسان
هر روز قلب شما در حدود 100000 هزار مرتبه می‌تپد و به این ترتیب 2000 هزار گالن خون در تمام نقاط بدن توزیع می‌شود. می‌توان گفت که قلب مسئولیت ایجاد جریان خون در حدود 64 کیلومتر رگ های خونی را به عهده دارد تا از این طریق ارگان ها و بافت های بدن را
تغذیه شوند.هر نوع آسیب به قلب یا دریچه های آن باعث کاهش قدرت پمپ قلب، افزایش فشار و عملکرد آن برای تامین نیازهای بدن می شود.

با این وصف می‌توان گفت که تنها راه حفظ سلامت قلب ، حفظ سلامت تمام ارگان ها است که از طریق
تغذیه سالم، وعده های غذایی متعادل  و انجام تمرینات بدنی منظم حاصل می‌شود.

2- علائم حمله قلبی در زنان و مردان متفاوت است.
زمانی که صحبت از قلب می‌شود نمی‌توان گفت که زنان و مردان از این حیث در تساوی به سر می‌برند.برای مثال وزن قلب مردان 283 گرم است درحالی که این مقدار برای زنان 226 گرم می‌باشد.
 
نه تنها از نظر اندازه قلب زنان و مردان متفاوت می‌باشد، بلکه علائم وجود مشکلات قلبی زنان نسبت به مردان ناشناخته تر و نامحسوس تر می باشد.اغلب زنان در هنگام بروز حملات قلبی دچار علائمی نظیر تهوع، سوء هاضمه و درد شانه می شوند. یعنی می توان گفت که  لزوما درد قفسه سینه تنها علامت بروز حمله قلبی نیست.

بیماری قلبی بزرگترین عامل مرگ  و میر زنان و مردان می‌باشد و هر دو جنس باید توصیه های زیر را جدی بگیرند.
الف- عدم استعال دخانیات
ب – کنترل فشار خون و کلسترول
ج- توجه به علائم ناشی از بروز مشکلات قلبی

3-
خنده بهترین دارو برای قلب است.
خنده از ته دل باعث افزایش جریان خون(20%) به تمام نقاط بدن می شود. به همین خاطر است که می‌گویند خنده بهترین پادزهر در مقابل استرس می‌باشد. در هنگام خنده دیواره رگ های خونی به حالت اتساع و  استراحت در می‌اید.

4- استرس و حمله قلبی در صبح دوشنبه!
احتمال بروز حملات قلبی در صبح دوشنبه بیشتر سایر زمان ها در طول هفته است. از مدت های دور پزشکان می‌دانستند که صبح هنگام زمان ابتدایی حمله قلبی است. این زمان را زمان مسحور کننده می‌نامند.زیرا سطح هورمون استرس(کورتیزول) در ابتدای روز در حداکثر میزان خود است.
 
در این وضعیت پلاک های کلسترول که در دیواره عروق جای گرفته از محل خود جدا شده و باعث بلوک شدن مسیر جریان خون به قلب می‌شود. افزایش فشارخون و عملکرد قلب در نتیجه کارهای روزمره آخر هفته، قلب را آماده حمله در اوایل هفته می کند. به همین خاطر کاهش استرس در این راستا بسیار مفید است. روش هایی مثل یوگا، مدیتیشن، ورزش ، خنده و بودن در کنار سایر افراد خانواده همگی می‌تواند به کاهش استرس منجر شود.

5- نقش امیزش جنسی در سلامت قلب
زندگی زناشویی فعال و پر شور احتمال مرگ ناشی از حملات و بیماری های قلبی در مردان را به نصف کاهش می‌دهد.رسیدن به اوج لذت (سه تا چهار مرتبه در هفته) نقش بارزی در پیشگیری از حملات قلبی و سکته مغزی دارد.

این نوع تاثیر در زنان ناشناخته است اما به طور کلی می‌توان گفت که داشتن شور جنسی و ارتباط زناشویی سرشار از
عشق برای حفظ سلامت کل بدن لازم است. این فرایند بهترین ورزش ممکن است که باعث مصرف 85 کالری در نیم ساعت می‌شود.اگر انجام آمیزش به سختی صورت می‌گیرد می‌تواند علامت جدی در مورد مشکلات قلبی باشد.برای مثال محققان معتقدند که عدم توانایی نعوظ احتمال بروز حملات قلبی را افزایش می‌دهد.
برای مشاهده ی بقیه ی مطالب+ عکس متحرک قلب و..... به ادامه مطلب بروید.


ادامه مطلب ...


پنج شنبه 4 اسفند 1390برچسب:دانشمندان ریاضی دان, :: 13:43 ::  نويسنده : محمدسینا رجبیون

بنام خداوند هستی بخش

لاگرانژ 

img/daneshnameh_up/c/c4//Lagrange.jpg 

ژوزف لویی لاگرانژ در 25 ژانویه سال 1736 در تورینو 
ایتالیا متولد شد او که از بزرگترین ریاضی دانان تمام ادوار تاریخ می باشد هنگام تولد بیش از حد ضعیف و ناتوان بود و از 11 فرزند خانواده فقط او زنده مانده بود. زندگی لاگرانژ را می توان به سه دوره تقسیم کرد: نخستین دوره شامل سالهایی می شود که در موطنش تورینو سپری شد(1736 – 1766) دوره دوم دوره ای بود که وی بین سالهای 1766 و 1787 در فرهنگستان برلین کار می کرد دوره سوم از 1787 تا 1813 که عمر وی به پایان رسید در پاریس گذشت. دوره اول و دوم از نظر فعالیتهای علمی پر ثمرترین دوره ها بودند که با کشف حساب تغییرات در 1754 آغاز گردید و با کاربرد آن در مکانیک در 1756 ادامه یافت در این نخستین دوره وی در باره مکانیکآسمانی نیز کار کرد دوره اقامت در برلین هم از نظر مکانیک و هم از لحاظ حساب دیفرانسیل وانتگرالسازنده بود با این حال در آن دوره لاگرانژ در درجه اول در زمینه حل عددی و جبری معادلات و حتی فراتر از آن در نظریه اعداد، چهره ای برجسته و ممتاز شده بود. سالهای اقامتش در پاریس را صرف نوشته های آموزشی و تهیه رساله های بزرگی نمود که استنباطهای ریاضی وی را خلاصه می کردند این رساله هادر هنگامی که عصر ریاضیات قرن 18 در شرف پایان بود مقدمات عصر ریاضیات قرن 19 را فراهم کردند و از برخی جهات آن دوره را گشودند. پدر لاگرانژ وی را نامزد آموختن حقوق نمود اما لاگرانژ به محض آنکه تحصیل فیزیک را زیر نظر بکاریا و تحصیل هندسه را زیر نظر فیلیپو آنتونیو رولی آغاز کرد به سرعت متوجه تواناییهای خود شد و بنابراین خویشتن را وقف علوم دقیق تر کرد. 

در 1757 چند 
دانشمند جوان تورینویی که لاگرانژ وکنت سالوتسو و جووانی چنییای فیزیکدان در میان آنها بودند انجمنی علمی بنیاد نهادند که منشاء فرهنگستان سلطنتی علوم تورینو گردید یکی از اهداف اصلی آن انجمن انتشار جنگ بود به زبان فرانسوی و لاتینی به نام (جنگ تورینو) که لاگرانژ خدمتی بنیادی به آن کرد سه جلد اول آن تقریباٌ‌ حاوی تمامی آثاری بود که وی هنگام اقامت در تورینو به چاپرسانده بود. فعالیت لاگرانژ در مکانیک آسمانی غالباٌ بر محور مسابقه هایی دور می زند که از طرف انجمنهای مختلف علمی پیشنهاد شده بودند اما به این گونه مسابقه ها منحصر نبود. در تورینو غالباٌ‌ کارش جهت گیری مستقل داشت و در 1782 به دالامبر و لاپلاس نوشت که در باره تغییرات قرنی نقطه های نهایی اوج و خروج از مرکز تمام سیارات کار می کند. این پژوهش لاگرانژ به اتنشار کتاب انجامید با عنوان نظریه تغییرات قرنی عناصر سیارات و مقاله ای با عنوان در باره تغییرات قرنی حرکات متوسط سیارات که در سال 1785 منتشر شد. لاگرانژ در برلین و در سال 1768 مقاله حل مسئله ای از حسابرا برای جنگ تورینو فرستاد تا در جلد چهارم درج شود در آن نوشته لاگرانژ به نوشته قبلی خود اشاره داشت و از طریق کاربرد ظریف و استادانه الگوریتم کسرهای پیوسته ثابت کرد که معادله فرما (ریاضی دان معروف) را در صورتی می توان در تمام حالات حل کرد که اعداد درست مثبت باشند، این است نخستین راه حل شناخته شده این مسئله مشهور. آخرین بخش این نوشته در مقاله ای با عنوان روش جدید برای حل مسائل نامحدود دراعداد درست بسط یافت که در نشریه یاداشتهای برلین برای سال 1768 عرضه شد ولی تا فوریه آن سال کامل نگردید و در سال 1770 منتشر شد. 

از بزرگترین شاهکارههای علمی لاگرانژ رساله 
مکانیک تحلیلی را می توان نام برد که در سال 1788 انتشار یافت او در آن اثر پیشنهاد کرد که بهتر است نظریه مکانیک و فنون حل کردن مسائل آن رشته به فرمولهایی کلی تحویل شوند، فرمولهایی که هر گاه پیدا شوند همه معادله های لازم برای حل هر مسئله را بوجود خواهند آورد. باری، لاگرانژ تصمیم گرفت که چاپ دومی از آن اثر منتشر کند که حاوی برخی پیشرفتها باشد او قبلاٌ در یادداشتهای انستیتو چند مقاله منتشر کرده بود که آخرین و درخشانترین خدمت وی را در راه پیشبرد مکانیک آسمانی نشان می دادند او قسمتی از آن نظریه را در جلد اول رساله تجدید نظر شده گنجانید. لاگرانژ مردی محجوب ومتواضع بود او بسیار ساده و راحت هنگامی که از یک مطلب علمی اطلاع نداشت می‌گفت نمی دانم. 

لاگرانژ در سال 1813 در 
پاریس درگذشت او در زمان مرگش 77 سال داشت.

لاپلاس 

img/daneshnameh_up/b/b3//Laplas.jpg 

پیتر سیمون لاپلاس در 23 مارس 1749 در حوالی پون لوک 
فرانسه متولد شد پدرش دهقان فقیری بود و از کودکی خودش اطلاعی در دست نیست لاپلاس از جمله مؤثرترین دانشوران در طول تاریخ می باشد او به محض اینکه ریاضیدان مشهوری شد و افتخاراتی کسب نمود اصل و نسب خود را مخفی نگاه می داشت، مشهور است که لاپلاس برای ملاقات دالامبر ریاضیدان با ارزش در یکی از روزهای سال 1770 به خانه او می رود و با وجود توصیه هایی که ارائه می دهد کمک قابل توجهی از طرف زیاضی دان بزرگ نسبت به او نمی شود لاپلاس مایوس نمی شود و نامه ای برای دالامبر می فرستد و در آن افکار خویش را درباره اصل مکانیک شرح می دهد دالامبر به محض خواندن نامه نویسنده را احضار می کند و به او می گوید چنانچه ملاحظه میکنید من به توصیه و سفارش ترتیب اثر نمی دهم ولی شما برای شناساندن خود وسیله خوبی بدست آوردید دالامبر فوراٌ‌ لاپلاس را به سمت استاد مدرسه نظامی پاریس انتخاب می کند. 

در مرحله اول لاپلاس نوشته هایی در باره مسائل 
حساب انتگرال، اختر شناسی، ریاضی کیهان شناسی نظریه بازیهای بخت آزمایی و علیت تالیف کرد در این دوره سازنده وی سبک و شهرت و موضع فلسفی و برخی شیوه های ریاضی خود را ساخته و پرداخته کرد و برنامه ای برای پژوهش در دو زمینه – احتمالات و مکانیک آسمانی – تنظیم نمود که بقیه عمر را به کار ریاضی در باره آنها پرداخت در مرحله دوم در هر دو زمینه به بسیاری از نتایج عمده ای رسید که به سبب آنها مشهور است و بعدها آنها را در رساله های بزرگ خو«مکانیک سماوی 1799 – 1825) و نظریه تحلیلی(1812) گنجانید اطلاع از بخش اعظم این مسائل به وسیله شیوه های ریاضی صورت گرفت که او در آن زمان یا قبل از آن، به وجود آورد ابداع کرده بود مهمترین آنها عبارتند از توابع مولد، که از آن پس به نام وی خوانده شدند. بسط، که آن نیز در نظریه دترمینانها به نام وی گردید، تغییر مقادیر ثابت به منظور رسیدن به راه حلهای تقریبی در انتگرالگیری عبارتهای اختر شناسی و ابع گرانشی تعمیم یافته که بعدها با دخالت پواسون به صورت تابعپتانسیل برق و مغناطیس قرن 19 در آمد همچنین در طی همین دوره بود که لاپلاس به سومین حوزه علایقش – یعنی فیزیک که با همکاری لاوازیه در زمینه نظریه گرما بود، وارد گردید و تا حدودی در نتیجه آن همکاری بود که وی تبدیل به یکی از اعضای مؤثر حلقه درونی مجمع ملی شد. 

اولین مسئله مورد توجه لاپلاس دنبال نمودن کار 
اسحاق نیوتن بود زیرا اسحاق نیوتن قانون اصلی مکانیکآسمانی را یافته بود و لاپلاس می خواست این قانون را در مورد تمام اجسام منظومه شمسی به کار برد لاپلاس شروع به تعیین قوانین مکانیک سیارات کرد تا نشان دهد که این اجسام مانند سایر اجسامتابع قوانین فیزیکی هستند اولین موضوعی که لاپلاس نزد خود مطرح می کند موضوع ثبات دستگاه شمسی است که آیا به وضعی که داراست می ماند یا بالاخره ماه روی زمین سقوط می کند و سیارات بر جرم خورشید پرتاب شده و معدوم می گردند اسحاق نیوتن هم این سؤال را مطرح کرده بود و به این نتیجه رسیده بود که باید گاهگاهی دست خداوند در کار بیاید و حرکات آنها را به جریان عادی برگرداند ولی لاپلاس گفت اگر چه وضع سیارات نسبت به خورشید تغییر می کند ولی این تغییرات تناوبی است لاپلاس تمام این اکتشافات را تحت عنوان مکانیک آسمانی منتشر ساخت ولی چون فهم مطالبش برای همه کس مقدور نبود لذا تصمیم گرفت کتابی دیگر بنویسد که مردم عادی هم از آن بهره مند گردند این کتاب تحت عنوان شرح دستگاههای جهانی منتشر شد. 

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------


لاپلاس علاوه بر 
نجوم و ریاضیات استادی عالیقدر در علم فیزیک بود و در باره لوله های موئین و انتشار امواج صوتی مطالعات فراوانی داشت از مهمترین آثار لاپلاس تئوری تحلیلی احتمالات را که در سال 1812 نوشته است می توان نام برد لاپلاس را که دانشمندی بی همتا می توان گفت متاسفانه نسبت به تمام حکومتهایی که پی در پی عوض می شدند تملق می گفت و از آنها استفاده می کرد در مقابلناپلئون تا زانو تعظیم می کرد و به همین علتها بود که از طرف امپراطور به مقامهای کنت – سناتور – ریاست مجلس سنا انتخاب شد با وجود اینها وقتی ناپلئون اسیر شد به او پشت کرد و به عزلش رای داد و خود را در دامان لویی هجدهم انداخت و از طرف او به سمت رئیس کمیته تجدید تشکیلات مدرسه پلی تکنیک و عضو مجلس عیان انتخاب شد. لاپلاس با تمام این اوصاف جوانان را تشویق و کمک می کرد به طوری که روزی یکی از اکتشافات جوان ناشناسی بنام بیو از طرف آکادمی مورد تمجید قرار گرفت او را نزد خود خواند و معلوم گردید لاپلاس قبلاٌ این اکتشاف را مورد مطالعه قرار داده سات. 

لاپلاس اواخر عمر را در آرکوری نزدیک 
پاریس در عمارت ییلاقی خود که نزدیک دوستش برتوله بود گذارنید او روز 5 مارس 1812 در 78 سالگی در گذشت در حالیکه آخرین حرف او این بود: آنچه می دانیم بسیار ناچیز و آنچه نمی دانیم عظیم و وسیع است.

گاسپار مونژ در سال 1746 در شهر کوچک بون واقع در فرانسه متولد شد. مونژ که فرزند کاسب دوره گردی بود در 16 سالگی به تیزکردن چاقو و قیچی و غیره می پرداخت وی با وسایلی که به دست خود ساخته بود نقشه بزرگی از وطن خود تهیه کرد که مورد توجه و تحسین فراوان واقع شد و نقشه او را در فرمانداری نصب کردند.  


معلمین او پس از مشاهده نقشه گفتند او داناتر از آن است که شاگرد ما باشد و او را برای تدریس فیزیک به مدرسه کشیشان شهر لیون فرستادند وی دستیار شارل بوسو، استاد ریاضیات، شد در سال 1768 مونژ جانشین او شد اگر چه مقام استادی نداشت سال بعد به عنوان مدرس فیزیک تجربی در مدرسه جای آبه نوله را گرفت در این سمتهای دو گانه که قسمتی از آن اختصاص به هدفهای علمی داشت مونژ نشان داد که ریاضیدان و فیزیکدانی توانا، طراحی با استعداد، آزمایگشری ماهر و معلمی در تراز اول است. مونژ به مطلعه بعضی از شاخه های هندسه دوباره جان بخشید و کار وی نقطه شروع شکوفایی فوق العاده آن رشته در سده 19 بود علاوه بر این پژوهشهای وی به رشته های دیگر تحلیل ریاضی کشیده شد خصوصاٌ به نظریه معادلات دیفرانسیل جزئی و مسائل فیزیک، 



 

تاریخ روانپزشکی ایران [ویرایش]

در ایران تاریخ روانپزشکی قدمتی همچون طب دارد. در قرون وسطی که بیماران روانی را در غرب به بهانهٔ جادوگری یا جن‌زدگی تنبیه یا شکنجه یا غل و زنجیر می‌کردند در ممالک اسلامی بخصوص ایران رفتاری انسانی با انان در پیش می‌گرفتند و با گیاهان داروئی، عطریات، موسیقی و روشهای مشابه مشاوره آنان را درمان کرده یا در آسایشگاه‌های خاصی نگهداری می‌کردند. رازی وابن سینا در کتابهایشان به اختلالهای روانی همچون مالیخولیا، شیدائی (مانیا) و سرسام (دلیریوم) اشاراتی داشته‌اند. آنان برای بیماران خود روان درمانی کرده و اثر هیجان را بر دستگاه قلبی – عروقی شرح داده‌اند. روان پزشکی نوین ایران با تاسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ آغاز شد. در سال ۱۳۱۶ دپارتمان در دانشکده طب شروع به آموزش دانشجویان کرد. نخستین استادان روانپزشکی عمدتا در فرانسه آموزش دیده بودند و در این بین نام دو استاد گرانقدر دکتر عبدالحسین میرسپاسی و دکتر حسین رضاعیکه در واقع پیشگامان علم روان پزشکی نوین در ایران بودند میدرخشد. پیش از تاسیس بیمارستان روزبه در سال ۱۳۲۵، بیماران روانی در تیمارستانهایی نگهداری می‌شدند که وضع مناسبی نداشتند. اما روانپزشکی نوین ایران با تاسیس بیمارستان روزبه وارد مرحله نوینی شد.

از سال‌ها قبل تا سال ۱۲۹۷ در بیمارستان دولتی (محلی کنونی مرکز پزشکی سینا) چند زیرزمین با درهای آهنی به بیماران روانی اختصاص داشت. در این سال در اثر حادثه‌ای این قسمت از بیمارستان دولتی جدا شد. و به شهربانی واگذار گردید. شهربانی نیز بیماران را به ساختمانی در باغ اکبر آباد انتقال داد و به این ترتیب بیمارستان تهران که مبدا تاریخچه روانپزشکی نوین ایران است به وجود آمد. در ساختمان ۲ طبقه نامبرده چندین اتاق ۲×۱ متر که فقط سوراخ‌های کوچکی برای روشنایی و نیازهای ضروری در آنها تعبیه شده بود وجود داشت که ۲۶ بیمار مرد و ۱۶ بیمار زن در آنجا نگهداری شده و توسط ۳ نفر پاسبان مراقبت می‌شدند. در سال ۱۲۹۹ تیمارستان به شهرداری واگذار شد و بودجه‌ای برای پرستار، لباس نظافت و غیره در نظر گرفته و غل و زنجیر به قفل‌های آهنی تبدیل شد. سردخانه در باغ شمالی ضمیمه تیمارستان شد. و تعداد بیماران به یک صد و پنجاه نفر رسید. از بدو تاسیس تیمارستان تا سال ۱۳۱۹ دکتر لقمان السلطان مسئول بنگاه تیمارستان بود. سال ۱۳۱۶ دکتر رضاعی و سال ۱۳۱۷ دکتر میرسپاسی پس از گرفتن تخصص روانپزشکی به ایران مراجعت و در سمت پزشک بیمارستان دولتی شروع به کار کردند و با سعی و کوشش آنها بین سال‌های ۱۳۱۷ تا ۱۳۱۹ اوضاع بیماران بهتر شد. و کم کم بیمارستان وسعت یافت. تا سال ۱۳۳۸ تیمارستان تهران شامل دو قسمت بود که یکی از آنها واقع در خیابان سینا به نگهداری بیماران حاد و خطرناک و دومی بخش مرکزی در خیابان سی متری به خدمات درمانی برای بیماران آرام تر می‌پرداختند. هر دو قسمت در سال ۱۳۳۸ به محل فعلی آن در امین آباد انتقال یافت. در پایان این سال تعداد بیماران روانی به هزار و پانصد و پنجاه نفر افزایش یافت. از سال ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۰ این تیمارستان به پاس خدمات محمد زکریای رازی به نام وی نامیده شد و در سال ۱۳۴۷ به وزارت بهداری واگذار گردید. در سال ۱۳۱۹ رییس فرانسوی دانشکده پزشکی ابرلین آموزش روانپزشکی را در تیمارستان تهران بنیان گذاشت. سال ۱۳۳۴ جمعیت حمایت از دیوانگان (که در سال ۱۳۳۵ به جمعیت بهداشت روانی تغییر نام یافت) بنای بیمارستان صد تخت خوابی را در باغ بیمارستان روزبه شروع کرده و آن را نیمه تمام به دانشکده پزشکی اهدا نمود. در مهر ماه ۱۳۳۸ آموزشگاه پرستاری و بهیاری روانی با همکاری وزارت بهداری و دانشکده پزشکی تاسیس شد و امور پرستاری بیمارستان را زیر نظر گرفت. در سال‌های ۱۳۰۰، ۱۳۰۲ و ۱۳۰۸ نیز به ترتیب بیمارستان‌های روانی مشهد، همدان و اصفهان و در سال‌های ۱۳۱۲ و ۱۳۲۷ بیمارستان‌های روانپزشکی تبریز و شیراز تاسیس شدند. بیمارستان خصوصی شامل بیمارستان روانپزشکی میمنت توسط دکتر عبدالحسین میرسپاسی(۱۳۱۷) بیمارستان روانپزشکی چهرازی توسط دکتر سید ابراهیم چهرازی(۱۳۱۸)آسایشگاه دکتر رضاعی توسط دکتر حسین رضاعی(۱۳۱۹) بیمارستان روانپزشکی آزادیتوسط دکتر حسین فوده(۱۳۶۴) بیمارستان اعصاب مهرگان(۱۳۶۶) و بیمارستان روانپزشکی ایرانیان(۱۳۸۰) نیز به تدریج وارد فعالیت‌های درمانی شدند. در حال حاضر به غیر از بیمارستان چهرازی بقیه مراکز در حال فعالیت هستند و همچنین بسیاری بیمارستان‌های دولتی و خصوصی بخش روانپزشکی را به فعالیت خود افزوده‌اند.[۱]

نقل بخشی از خاطرات دکتر رضاعی [ویرایش]

تیمارستان یا دارالمجانین محلی بود واقع در غرب خیابان (سی متری باغ شاه) نرسیده به چهار راه قزوین در باغی بزرگ و دوسه ساختمان مجزا از هم با رئیس از قول دیوانه‌ها بنام (دکتر عزرائیل) و عده‌ای پرستار سنگدل بی اطلاع و اندکی خدمه که تعدادی زن و مرد بیچاره مطرود درآن به انتظار مرگ بسر می‌بردند. هر پنجاه و شصت دیوانه تحت مراقبت پرستار بی سوادی قرار داشت که اصولاً در عدم اطلاع از قواعد پرستاری و افرادی که از ناچاری به آن کار تن داده. هیچ فرزانه‌ای به آن شغل نمی‌توانست رغبت نشان بدهد. در هنر اوباشی و گردن کلفتی و بی رحمی که خوب می‌توانستند کتک زده از دیوانگان زهر چشم گرفته نسقشان بکنند و آشپز و اغذیه شان سگ پزهای بی انصافی که شل و سفت هائی به آش وآبگوشت و غیره تهیه کرده و در مواردی از بدترین و نامرغوبترین که خوب و بدجنسشان میانشان با متصدیان تقسیم می‌گردید. مؤثرترین نوع معالجه از نظر اولیای آن، گرسنه نگاه داشتن و کتک زدن معلوم شده بود که زحمت هرگونه فکر و تشخیص و معالجه را کم کرده گرسنگی فکرشان را بجا آورده. کتک، سلیم و گوشه گیرشان کرده، دوا و غذایشان دستلاف می‌شد و برهنه نگاهداشتنشان حتی در زمستانها از دیگر پیوست‌های علاج که بودجه لباسشان باقی مانده به سرعت شفایشان بخشیده از زحمت زندگی خلاصشان می‌داد.. نقل از تاریخ اجتماعی شهر تهران در قرن سیزدهم نوشته جعفر شهری. ابتدا با توجه به تعهدم (دکتررضاعی) به دولت، به عنوان مسئول بهداشت مدارس، استخدام شدم. نظارت بر بهداشت، معالجه بیماران، ارائه توصیه‌های ضروری و گزارش به مقامات بالاتر از جمله وظایفم بود. بعد از چندی در دارالمجانین شهرداری تهران مشغول به کار شدم. باغ بزرگی بود خارج از شهر با بیش از دویست بیمار. مؤسسه فوق به وسیله شخصی بی سواد و ناوارد اداره می‌شد. بیماران خطرناک در سلولهای انفرادی به سر می‌بردند در حالی که بقیه گروه در اتاقهای تنگ و تاریک تلنبار می‌شدند. پزشکی به نام لقمان، سلطان پزشکان، سه بار در هفته بیماران را ویزیت می‌کرد، لیکن اعتقاد چندانی به کار خود نداشت و به پسرش که در فرانسه طب می‌خواند، رشته‌ای غیر از روانپزشکی توصیه می‌کرد. کارشناس سازمان بهداشت جهانی طی سفرش به تهران تیمارستان شهرداری را «رسوائی بشریت» قلمداد کرده بود. وقتی از من سوال می‌شد که چگونه در چنین شرایطی کار می‌کنم جواب می‌دادم که سعی در بهبود آن دارم. در آغاز به بستری بیماران عفونی مبادرت ورزیدم. دو اتاق پنج تخته به آنها اختصاص داده شد. این افراد هنگام ورود مورد آزمایش خون قرار می‌گرفتند. بدین تربیت به آن عده که زمینه سیفیلیتیک داشتند باسیل مالاریا تزریق می‌کردم. این عمل با ایجاد تب متناوب، رفع تدریجی بیماری را به دنبال داشت. سال ۱۳۱۵ ه.ش (۱۹۳۶ م) شیوه جدید معالجه بیماری اسکیزوفرنی با تزریق انسولین کشف و در نشریات پزشکی منعکس گردید. بدین ترتیب جهت درمان بیماران اسکیزوفرن، انسولین تراپی را در دستور کار قرار دادم. «بنگاه حمایت ازدیوانگان»درهمین رابطه تشکیل شد وبا برگزاری مجالس سخنرانی درمورد جنون فعالیت خود را آغازکرد. رئیس دانشکده پزشکی، سرپرستی بخش روانی(۳۰تخت) بیمارستان پهلوی را به من واگذارکرده بود. معذالک چون دیگر متخصصین، به علت عدم آگاهی، تحمل حضوربیماران روانی را دربیمارستان نداشتند، نقل وانتقال آنها به محلی جدید دردستور کار قرار گرفت. بدین وسیله باغ بزرگی ازاملاک دانشکده پزشکی (یک هکتار) واقع درغرب تهران، به عنوان اولین مرکز آموزشی-درمانی روانپزشکی تاسیس(بیمارستان روزبه فعلی) و اداره آن به من محول شد. درابتدا می‌بایست بنای قدیم تخریب وساختمان جدیدی احداث شود. باکمک «بنگاه حمایت از دیوانگان» شروع به کار کردم. برای جمع آوری اعانات به مدت یک هفته جشن بزرگی برپا گردید و با استقبال مردم وبسیاری از افراد سرشناس تهران روبرو شد. با سرمایه به دست آمده بلافاصله ساختمان بنا آغاز گردید و به وسیله روسای بعدی دانشکده پرشکی(دکترصالح، دکترفرهاد و دکتراقبال) گسترش یافت. چندی بعد «بنگاه...» صاحب زمین دیگری دراطراف تهران شد. علیرغم تلاشم دربهبود وضع محجورین به علت حسادت ورقابت برخی همکاران عاقبت «بنگاه»راترک کردم. مع الوصف مساعدت چند تن از روانپزشکان (آقایان پزشکان بهرامی، داویدیان، گیلانی، نوربخشی و میرسپاسی)دراتمام قسمت‌های مختلف ساختمان بسیار ارزنده وموثر بود. سالن کنفرانس و بخش کودکان عقب افتاده بعد از من اضافه شد. دکترنوشیروانی ودکترنوربخش، هر دو با کمک‌های شخصی خود در گسترش مرکز فوق نقش شایان توجهی داشتند.[۲]



پنج شنبه 27 بهمن 1390برچسب:تاریخچه ی روان پزشکی, :: 16:28 ::  نويسنده : محمدسینا رجبیون

 

تاریخچه روانپزشکی در جهان [ویرایش]

پیش از تاریخ : در دوران پیش از تاریخ برای درمان بیماری‌ها روانی، جمجمه را سوراخ می‌کردند.

اولین تمدن‌ها در مصر و خاورمیانه: علت بیماری‌های روانی را نیروهای جادوئی می‌دانستند و درمانگران اصلی جادوگران بودند که از مناسک مذهبی و جادوئی جهت کنترل این نیروها استفاده می‌کردند.

یونان و روم باستان: توصیف مشکلات روانی با فلسفه درآمیخته بود. بقراط اخلاط اربعه را مطرح کرد و افلاطون و ارسطو نیز نگاه فلسفی به این موضوع داشتند.جالینوس بزرگترین پزشک رومی به وجود اخلاط به شکل طبیعی وغیرطبیعی و چهارحالت گرم، سرد، خشک ومرطوب وهمچنین روح‌های طبیعی وحیوانی اعتقاد داشت. نه در یونان و نه در روم مسئولیت اجتماعی در مقابل بیماران روانی وجود نداشت و به جز موارد معدود بیماران یا در خانه محبوس و یا به زنجیر کشیده می‌شدند.

سده‌های میانه: دراروپای غربی مسیحی علت اصلی بیماری را علل فراطبیعی می‌دانستند و اخترشناسی راهنمای اصلی علمی برای هدایت درمانگران بود. در دوره اسلامی جامعه درمقابل حفاظت مشفقانه ازافراد مجنون مسئول بود و بیمارستان هائی در بغداد (۷۵۰میلادی) و قاهره (۸۷۳ میلادی) تاسیس گردید که دارای بخش‌های روانپزشکی بودند. همچنین چند آسایشگاه ویژه بیماران روانی در دمشق (۸۰۰میلادی) و بعضی از شهرهای دیگر ازجمله شهرهای اسپانیایی تحت فرمان مسلمین برقرار گردید. نظریه مسیحی درمورد جنون بین طرد کردن و تحمل کردن متغیر بود و تنها درقرن سیزدهم بود که بیمارستان هائی با بخش‌های روانی در فرانسه، آلمان وسوئیس ایجاد گردید. نخستین آسایشگاه در اروپای مسیحی در شهر بالنسیای اسپانیا در سال ۱۴۰۹ تحت تاثیر فرهنگ اسلامی بنا گذاشته شد.

یکی از معروف‌ترین دانشمندان اسلامی ابوعلی سینا در کتاب قانون خود توضیح داد که بعضی از بیماری‌های جسمی ناشی از اختلات هیجانی می‌باشد. کتاب وی به طور گسترده‌ای توسط درمانگران مسیحی و مسلمان مورد استفاده قرار گرفت. رنسانس : پاراسلسوس معروفترین طبیب زمان خود بود. این پزشک آلمانی الاصل متولد سوئیس نظرات مبهمی درمورد بیماریهای روانی داشت ولی مهمترین نکته درمورد وی توضیح بعضی داروهای ویژه برای بیماریهای روانی وهمچنین مطرح کردنروان‌درمانی برای بعضی بیماران روانی بود. ویر طبیب آلمانی-هلندی که درسال ۱۵۶۳ کتابی به نام Description of Demons را منتشر کرد و در این کتاب جادوگرانی را که نسبت به اعمال خود مسئول نبوده و خود از نظر روانی بی ثبات بودند را مورد خطاب قرار داده ومطرح نمود که این افراد خود نیاز به طبیب دارند. برای سالها این فرد نادیده گرفته شد ولی در سالهای اخیر با ایجاد تئوریهای سایکودینامیک و روان‌درمانی نقش ویر به عنوان پیشتاز این تفکرات مشخص تر گردید. پلاتر دوکتاب بزرگ منتشر کرد و همه بیماری‌های شناخته شده تا آن زمان را تقسیم بندی نمود.

قرن هفدهم: سیدنهام بسیاری ازعلائم هیستری را شرح داد و فکر می‌کرد آن ناشی از ارواح حیوانی غیرطبیعی می‌باشد. Paloo Zacchia اهل ایتالیا که تاکید بر ارزیابی وضعیت روانی توسط درمانگران ونه وکلا وقضات داشت.این دیدگاه شروع روانپزشکی قانونی بود. بارتو درسال ۱۶۲۱ کتاب آناتومی مالیخولیا را نوشت.

 
 
فیلیپ پینل. بسیاری او را پدر روانپزشکی می‌دانند.

قرن هجدهم: دستاوردها وروشنگریها دراین قرن بود که تئوریهای جدید بیماریهای روانی را جایگزین تفکرات قدیم بقراط و دیگرانی که فکرمی کردند بیماری روانی ناشی از ارواح است نمود. جالینوس برای اولین بار اصطلاح بیماری اعصاب یا Neurosis و Neurotic را شرح داد. جالینوس بیان کرد که مغز شامل ارگان‌های جدا از هم می‌باشد که هرکدام فضای خاصی را اشغال کرده وشخصیت را شکل می‌دهند. دراوائل این قرن مجانین را به عنوان بیماریهای غیرقابل علاج زندانی وزنجیرکرده وکتک می‌زدند ولی کم کم کارهائی که بقیه پزشکان کردند زمینه ساز یک اتفاق مهم گردید. پینل درسال ۱۷۹۷ زنجیرهائی را که به پاهای بیماران بیمارستانی درپاریس بسته شده بود را باز نمود. وی طبقه بندی جدیدی ازبیماران روانی را ارائه وبیان نمودعلت بیماریهای روانی ناشی از توارث و تاثیر محیط می‌باشد وهمچنین با ارائه متد درمان اخلاقی توانست بعضی از علائم جنون را کاهش دهد.

قرن نوزدهم: کارهای پینل با افرادی چون اسکیرول، فالره و بیلاژه ادامه پیدا کرد. در انگلستان توک و در آمریکا بنجامین راش روانپزشکی جدید را بنیان نهادند. بنجامین راش پدر روانپزشکی آمریکا نام گرفته‌است.

اواخر قرن نوزدهم و اوائل قرن بیستم: کرپلین - علائم توهم وهذیان را توضیح داد. بلولر ابداع کننده اصطلاحاسکیزوفرنی بود. ساکل ونیزی درسال ۱۹۳۵ شوک با انسولین را ابداع نمود. بینی و کراتی درسال ۱۹۳۸ الکتروشوک را معرفی کردند. زیگموند فروید ابداع کننده روان‌کاوی که ناخودآگاه وخودآگاه را مطرح کرد ومعتقد بود بسیاری از مشکلات بعدی، ناشی از تعارضات زمان کودکی است. - تئوریهای روانکاوانه با دانشمندانی چون آدلر، یونگ، کارن هورنای و دیگران ادامه پیدا کرد. بویژه بعد ازجنگ جهانی دوم درمان هائی غیراز درمان‌های روانکاوی آنالیتیک مطرح گردید که در درمان بیماریهای مختلف روانپزشکی تاثیر به سزائی داشت. روان درمانی‌های جدید به ویژه رواندرمانی‌های کوتاه مدت مطرح شد ودرادامه رفتاردرمانی و شناخت درمانی وارد کارزار گردید. و همزمان با این وقایع کشف داروهای مختلف که خود انقلاب دیگری دردرمان بیماران بودبه وقوع پیوست. - معرفی لتیوم درسال ۱۹۴۹که البته درسال ۱۹۷۰ مورد تائید FDA قرارگرفت. - کشف داروی کلرپرومازین درسال ۱۹۵۲ - داروهای ضد افسردگی سه حلقه‌ای نظیر ایمیپرامین و همچنین مهارکننده‌های MAO درسال ۱۹۵۷ - معرفی کلردیازوپوکساید ودیازپام درسالهای ۱۹۶۰ الی ۱۹۶۳ - معرفی فلوکستین(پروزاک) درسال ۱۹۸۷



پنج شنبه 27 بهمن 1390برچسب:روان پزشکی,, :: 16:20 ::  نويسنده : محمدسینا رجبیون

 روان‌پریشکی یا سایکوز (به انگلیسیPsychosis) به معنای وضعیت روانی غیرطبیعی است و اصطلاحی است که در روان‌پزشکی برای حالت روانی‌ای به کار می‌رود که اغلب به صورت «از دست دادن تماس با واقعیت» توصیف می‌شود. سایکوز به انواع جدی اختلالات روانی اطلاق می‌شود که در طول آن‌ها بیمار ممکن است دچار توهم و هذیان شود. گاه افراد سایکوتیک اختلال شخصیت نیز دارند.[۱] جنون يا سایکوز نوعی قطع ارتباط با واقعیت است، که بطور مشخص شامل هذیان(عقائد نادرست درباره وقایع یا اشخاص) و توهم (دیدن یا شنیدن چیزهایی که وجود خارجی ندارند) می باشد.

روان پزشکی یکی از تخصص‌های پزشکی است. این رشتهٔ تخصصی به بررسی مسایل رفتاری، هیجانی و پیشگیری و درمان اختلالات روانی آدمی می‌پردازد. ارزیابی روانپزشکی معمولاً شامل اخذ شرح حال و معاینه وضعیت روانی است. معاینه فیزیکی، انجام آزمایش و گاه تصویربرداری از مغز از جمله روش‌هایی هستند که برای بررسی و ردکردن علل طبی احتمالی ایجادکننده علایم به کار می‌روند. داروها و روان‌درمانی‌ها اساس درمان‌های انجام‌شده در روانپزشکی هستند.



چهار شنبه 26 بهمن 1390برچسب:معده, :: 18:5 ::  نويسنده : محمدسینا رجبیون

اطلاعات اولیه

از لحاظ آناتومی در معده 4 ناحیه قابل تشخیص می‌باشد. کاردیا (Cardia) در محل اتصال به مری ، فوندوس (fudus) یا طاق معده ، تنه معده (Body) و پیلور (Pylorus) یا باب‌المعده که در محل اتصال معده به دوازدهه قرار دارد. حجم معده در حدود 1.5 - 1 لیتر می‌باشد که در برخی افراد تا 4 لیتر هم افزایش می‌یابد. مخاط معده دارای چینهایی طولی است که صاف شدن این چینها به انبساط معده کمک می‌کند.

هنگامی که غذا بلعیده می‌شود، از راه مری داخل معده می‌شود و برای مدتی در آنجا باقی می‌ماند. غذا از زمانی که در معده است در معرض فعل و انفعالات فیزیکی و شیمیایی هضم کننده‌های معده از جمله حرکات معده و اسید و
آنزیمها قرار می‌گیرد. هنگامی که محتویات معده به صورت یک مایع نسبتا غلیظ درآمد، غذا وارد دوازدهه می‌شود.



 
تصویر

دیواره معده

مشخصات بافت شناسی لایه‌های چهارگانه دیواره معده به شرح زیر می‌باشد.

طبقه مخاطی

سلولهای پوششی مخاط معده از نوع منشوری ساده است که با فرو رفتن در عمق آستر ، چاله‌های معدی را بوجود می‌آورند. ترشحات غدد گاستریک به عمق این چاله‌ها تخلیه و سپس به سطح معده می‌رسد. سلولهای پوششی مخاط موکوس خنثی ترشح می‌کند. موکوس مترشحه بوسیله سلولهای پوششی لایه ضخیمی را در سطح سلولها تشکیل داده و آنها را از اثرات اسید معده محافظت می‌کند.

آستر مخاط

بافت همبند شلی است حاوی الیاف کلاژن و رتیکولر ، سلولهای لنفاوی و رشته‌های عضلانی صاف منشعب از عضلات مخاطی. غدد لوله‌ای ساده یا منشعب معدی نیز در آستر قرار دارند. عضلات مخاطی ، عمقیترین لایه مخاط می‌باشند که از عضلات صاف حلقوی در داخل و عضلات صاف طولی در خارج تشکیل شده‌اند.

طبقه زیر مخاط

در معده بافت همبند فیبر و الاستیکی است شبیه لایه زیر مخاط سایر نواحی لوله گوارش که با پیشروی در زیر طبقه مخاطی باعث پیدایش چینهای طولی می‌شود.

طبقه عضلانی

در معده متفاوت از سایر قسمت های لوله گوارش بوده و از سه لایه عضلانی به صورت مورب در داخل ، حلقوی در وسط و طولی در خارج تشکیل شده است. عضلات حلقوی در ناحیه پیلور ضخیم شده و اسفنکتر پیلوریک را بوجود می‌آورد. سطح خارجی معده توسط سروز یا به عبارت دیگر ، لایه احشایی صفاق پوشیده شده است.

غدد معدی

غدد معدی در نایحه کاردیا و پیلور از نوع موکوسی هستند که ترشحات خود را به عمق چاله‌ها می‌ریزند. علاوه بر سلولهای موکوسی ، تعدادی سلول متمایز نشده و سلولهای APUD ترشح کننده گاسترین نیز در دیواره این غدد دیده می‌شود. قسمت نزدیک به چاله را گردن غده ، انتهای نزدیک به عضلات مخاطی را قاعده و حد فاصل این دو ناحیه را تنه غده می‌نامند. سلولهای مختلفی که در قسمتهای سه‌گانه غدد معدی یافت می‌شوند، عمل ترشح مواد و آنزیمهای مختلف را برای هضم مواد غذایی را انجام می‌دهند.

انواع سلولهای موجود در غده‌های معده

سلولهای موکوس گردن

سلولهایی هستند با شکل نامنظم که در حد فاصل سلولهای جداری یا مرز نشین فشرده شده‌اند و با رنگ‌آمیزی به سختی از سلولهای اصلی قابل تشخیص هستند. موکوس مترشحه از این سلولها اسیدی است و از موکوس مترشحه از سلولهای سطحی که خنثی می‌باشد، متفاوت است.

سلولهای متمایز نشده

این سلولها به عنوان سلولهای ریشه‌ای در اثر تکثیر و تمایز همه سلولهای پوششی معده شامل سلولهای موکوسی ، جداری ، انترو اندوکرین و اصلی را جایگزین می‌کنند. فعالیت این سلولها در ضمن آسیبهای اپیتلیال افزایش یافته و به التیام سریع زخم کمک می‌کند. در شرایط عادی سلولهای پوششی معده هر 4 - 3 روز تجدید می‌گردند.



 
تصویر

سلولهای اصلی

این سلولها در تنه و قاعده غدد یافت می‌شوند. این سلولها دارای سیتوپلاسم بازوفیل بوده و دارای شبکه آندوپلاسمی خشن هستند که مشخصه سلولهای پروتئین ساز است. این سلولها ، آنزیمهای پپسین (برای تجزیه پروتئینها)، لیپاز (برای تجزیه چربیها) و رنین (برای انعقاد شیر) را سنتز و ترشح می‌کنند.

سلولهای کناری یا مرز نشین

سلولهای اسیدوفیل هستند که در تمام قسمتهای غدد معدی یافت می‌شوند. این سلولها حاوی تعداد زیادی میتوکندری هستند. سطح سلولها دارای فرورفتگی عمیق و حاوی میکرویلیهای بلند هستند. سلولهای کناری مسئول ترشح اسید معده هستند. میزان ترشح اسید معده توسط اعصاب کولینرژیک ، هورمون گاسترین و هیستامین تحریک می‌گردد. این سلولها فاکتور داخلی معده را ترشح می‌کنند که باعث جذب ویتامین B12 می‌شود. در صورت عدم ترشح این فاکتور، جذب ویتامین B12 مختل شده و سنتز هموگلوبین صورت نمی‌گیرد و یک نوع کم خونی بوجود می‌آید.

سلولهای انترو اندوکرین

ترشحات این سلولها از سطح قاعده‌ای به رگهای خونی منتقل می‌شود. این سلولها در فوندوس معده ، سروتونین را برای تحریک عضلات جدار معده و روده و در پیلور ، گاسترین را برای تحریک ترشح سلولهای کناری ترشح می‌کنند.

اعمال و وظایف معده

معده ارگانی است برای تجمع و هضم اولیه مواد غذایی خورده شده. مواد غذایی در معده 4 - 3 ساعت توقف کرده و با ترشحات معده که پس از خوردن غذا به یک لیتر می‌رسد، مخلوط شده و کیموس نامیده می‌شود. ضمن تشکیل کیموس معدی ، اسفنکتر کاردیا مانع از برگشت محتویات معده به مری می‌شود. پس از آماده شدن کیموس معدی ، تحت تاثیر PH اسیدی آن اسفنکتر پیلوریک باز شده و موجب تخلیه محتویات معده به دوازدهه می‌گردد. به علت اسیدی بودن محتویات معده بروز زخمهای مخاطی در دوازدهه شایع است. از دیگر وظایف معده ترشح آنزیمهای گوارشی ، اسید معده و فاکتور ضد کم خونی است.

بیماریهای معده

زخم معده

به معنی آسیب سلولهای پوششی معده است که اسید معده از آن طریق به بافتهای عمقی نفوذ کرده و باعث زخم شدن معده می‌شود. یکی از علایم زخم معده ، وجود خون در مدفوع است. یکی از راههای درمان زخم معده ، برداشتن قسمت آسیب دیده معده است.

التهاب یا تورم معده

به التهاب معده ، گاستریت هم گفته می‌شود. التهاب ممکن است در اثر مسمومیت بوجود بیاید. علایم التهاب معده ، دل درد ، استفراغ و اسهال و گاهی تب است.

سرطان معده

علت سرطان معده معلوم نیست. پولیپ خوش‌خیم معده و زخم مزمن و طولانی ممکن است به سرطان معده تبدیل گردد. مطمئنترین طریقه تشخیص سرطان معده عکسبرداری و تنها معالجه آن عمل جراحی است.

مباحث مرتبط با عنوان



چهار شنبه 26 بهمن 1390برچسب:معده, :: 18:3 ::  نويسنده : محمدسینا رجبیون
Stomach diagram.svg

معده یا شکم یا دل عضو توخالی عضلانی است به شکل لوبیا که در مرحله دوم گوارش عمل می‌کند.

عملکرد [ویرایش]

غذا پس از عبور از مری وارد معده می شود. معده عضوی است عضلانی. به خاطر تولید اسید کلریدریک در معده محدوده ph آن بین ۱ تا ۴ است که بستگی به نوع حیوان، غذای درون معده، زمان آن در طول روز و مصرف دارو دارد. اسید معده توسط سلولهای جداری ترشح می شود. هورمون گاسترین و تحریک عصب سمپاتیک بر میزان ترشح اسید موثر هستند. برخی از سلولهای معده همچنین برای حفاظت مخاط آن موکوس ترشح می کنند. فاکتور داخلی نیز در معده ترشح می‌شود و با اتصال به ویتامین B12 نقش مهمی در جذب این ویتامین دارد.
غذا در معده به ذرات کوچکی خرد می‌شود تا غذا بتواند در
روده کوچک جذب شود. در طول روز حدود ۲ تا ۳ لیتر اسید در معده ترشح می‌شود که بیشترین مقدار ترشح در غروب است.
معده اولین مکان ذخیره موقت غذاست که قابلیت منبسط شدن دارد به طوری که می‌تواند حدود ۲ تا ۴ لیتر غذا را در خود نگه دارد.


بیماریهای معده [ویرایش]

معده ممکن است منشا مشکلات مختلفی باشد که شایعترین آنها عبارتند از سوء هاضمه، اولسر پپتیک، ریفلاکس، سرطان معده، خونریزی معده و ....



 

دیدگاه ابن سینا و جرجانی در خصوص بهداشت سالمندان چاپ نامه الکترونیک

پروردگارت مقرر کرده است که غیر از او، کسی را پرستش نکن و به والدین خود احترام بگذار. تا زمانی که یکی یا هر دوی آنها زنده هستند، هرگز به آنها ”اف“ نگو (کوچکترین حرکت ناراحت کننده) و بر سر آنها داد نزن؛ با آنها با محبت رفتار کن.

سوره الاسراء/ آیه 23

تولستوی:
بشریت پیشرفت اخلاقی خود را مدیون کهنسالان است، در کهنسالی انسان بهتر و فرزانه میشود و تجربیات خود را به نسل های آینده انتقال میدهد، بدون کهنسالی بشریت راکد میماند.

مراحل عمر از دیدگاه ابن سینا

پیر یا سالمند کیست؟
برای اطلاق پیر یا سالمند به یک فرد چندین تعریف مختلف وجود دارد. هر کدام از این تعاریف از دیدگاه ویژه ای فرد را مورد بررسی قرار می دهند. دیدگاه های متداول که از فرد سالمند تعریفی ارائه نموده اند:

سالمندی یک پدیده زیست شناختی است نه یک بیماری و در واقع یک روند طبیعی و فیزیولوژیک می باشد.

ابن سینا سالخوردگی را نه سلامت کامل و نه بیماری کامل میداند، بلکه یک حالت بینابینی نظیر دوره نقاهت بیماری ها.

ابن سینا سن سالخوردگی را پایان 60 سالگی میداند که منطبق با تعریف سازمان جهانی بهداشت است.

خدمات پزشکی از نظر سنی

طب سالمندی:

شاخه ای از طب عمومی که در ارتباط با جنبه های اجتماعی، پیشگیری، تشخیصی و درمانی بیماریها در افراد سالخورده

برنامه بهداشتی سالخوردگان در قانون ابن سینا

 

● به کار بردن هر چیزی که گرم کننده و رطوبت دهنده است.

● خواب زیاد و بیشتر از جوانان در بستر ماندن

● نیاز به غذا و شست وشوی بیشتر از جوانان

● سعی دائم در دفع ادرار

● حفظ لینت در دستگاه گوارش

● ماساژ معتدل با روغن مالی

● سوارکاری که مطلوب است اگر ممکن نشد پیاده روی

● تغذیه به فواصل کم انجام گیرد (هر وعده غذا در 2 یا 3 بار)

● اگر غذاهای خشکی آور میل کردند باید از غذاهای رطوبت بخش هم استفاده کنند.

● اگر غذاها مواد زاید ایجاد کرد باید ملین بکار برند تا از مواد دفعی پاک شوند.

● میوه های موافق مزاج پیران- انجیر و الو در تابستان و انجیر خشک پخته در آب انگبین در زمستان

● تنقیه پیران با روغن

● تنقیه گرم ممنوع

● استفاده از ملین های مخصوص پیران

بهداشت سالمندان از نظر سید اسماعیل جرجانی

مزاج پیری سرد و خشکتدابیر گرم وتر

مانند:

· گرمابه رفتن

· ماساژ معتدل

· روغن مالی با روغن گرم و خوش بو مثل روغن یاسمن و سوسن

· استفاده از عطر های معتدل

· نوشیدنی به اعتدال

· خواب در بستر نرم

· ریاضت اندک و به دنبال شادکامی و خوشدل بودن

· غذا را جدا جدا و اندک اندک مصرف کنند.

· پس از گرمابه طعام مصرف شود.

· طعامهای غلیظ که سودازاست نباید مصرف کند مگر اینکه در معده رطوبت باشد که برای درمان مناسب است.

· گرسنگی بسیار زیان دارد و باعث رطوبت معده و اندامهای داخلی میشود.

توصیه های زیر میتواند موجب حفظ سلامتی سالمندان شود:

کارهای عادی روزانه

فعالیت بدنی

خواب

استراحت

بهداشت فردی

اجابت مزاج

فعالیتهای اجتماعی

روشهای پیشگیری

سالخوردگان سالم بهترین مدیر، راهنما و مشاورانند و از بهترین متفکرین دنیا هستند. دنیا با تفکر سالمندان و حرکت جوانان اداره میشوند، لذا لازم است شان و قدر آنان باز شناخته شود.

 

 

 



 گل گاو زبان اعصابت را آرام می‌کند، خیار و کاهو که می‌خوری سردی‌ات می‌کند، دل درد می‌گیری و اگر مادربزرگی داشته باشی که سر از درمان‌های سنتی در بیاورد، با آویشن، عرق نعناع و نبات درمانت می‌کند.

واقعیت این است که هنوز بسیاری از مردم تنها راه علاج امراضشان را در درمان‌های سنتی جست‌و‌جو می‌کنند و در مقابل، بسیاری هستند که نه تنها درمان‌های سنتی را باور ندارند، بلکه تصورمی‌کنند که این طب، از نوعی نگاه خرافه‌آمیز ریشه می‌گیرد و پایه‌های علمی‌ندارد.

تأسیس اولین دانشکده طب سنتی ایران اما با این هدف صورت گرفته است که درمان‌های سنتی به‌صورت علمی‌توسعه و ترویج پیدا کند. این دانشکده، از مهر ماه امسال با جذب ۱۸دانشجو در دانشگاه علوم‌پزشکی تهران آغاز به کار خواهد کرد و دانشجویان آن نیز، پزشکان عمومی‌خواهند بود. در همین راستا گفت و گویی را با دکتر محمدرضاشمس اردکانی، رئیس دانشکده طب سنتی دانشگاه علوم پزشکی تهران، ترتیب داده‌ایم.

  • آقای دکتر، دلیل ماندگار شدن طب سنتی بعد از این‌همه سال و با این‌همه پیشرفت در دانش پزشکی نوین چیست؟

 طب سنتی رشته‌ای کاملا علمی‌است که به دلیل اعتقاد زیاد مردم به این نوع از درمان، هزاران سال دربستر تاریخ مورد استفاده قرار گرفته و شاهدش هم این مثل است که اگر به جایی بروید وخدمتی را بگیرید که اثر بخش نباشد، محال است دوباره به آنجا بازگردید. یعنی رمزماندگاری اثر بخشی است و طب سنتی هم به دلیل اثر بخشی و فواید بی شمار درمانی، تا به حال ماندگار شده است.

 از طرفی دیگر، طب سنتی به دلیل کل نگربودن نسبت به طب جزئی نگرجدید، با طبیعت کل نگر انسان‌ها سازگاری بیشتری دارد و در حقیقت طب سنتی، به جای بیماری به بیمار توجه می‌کند و به همین دلیل هم هست که دوام آورده.

اگرطب سنتی این قدر کارآمد است، چرا برای مدتی طولانی مورد بی مهری قرارگرفت؟ این رشته با رواج مدرنیته، به این دلیل که مورد تایید بسیاری از دانشمندان وقت نبود، از صحنه علمی‌ایران دور شد، اما تلاش‌های بعد از انقلاب مسئولین به ثمر رسید و با حمایت وزارت بهداشت و درمان و دیگر کمیته‌های علمی‌و فرهنگی به رشته‌های علمی‌دردانشگاه‌ها پیوست.

به نظرم، با کلاسیک شدن این رشته، تحریفات هم از طب سنتی زدوده خواهد شد و چیزی که در نهایت ارائه می‌شود، طب ناب سنتی است که ریشه در بستر بی بدیل وحدانیت دارد.

  • شما چقدر با علمی‌نبودن طب سنتی موافقید؟

 طب سنتی درست است که به دلیل باورهای عامه به عنوان یک رشته، مورد نیاز بوده است، اما نمی‌شود منابع بسیار ارزشمندی که در این زمینه داریم و تماما بر علمی‌بودن این رشته صحه می‌گذارند را هم نادیده گرفت.

 این منابع به بسیاری از زبان‌های دنیا ترجمه شده و در دانشگاه‌های معتبر پزشکی در سراسر دنیا هم تدریس می‌شود و احیای آنها در قالب علمی‌می‌تواند بیش از پیش این مسئله را تایید کند. نکته دیگر هم اینکه، برخی از قواعد به دلیل تواتر در کتاب‌هاست که قابلیت ارائه علمی‌پیدا می‌کند و در مورد بسیاری از درمان‌های سنتی هم این تواتر در کتاب‌ها وجود دارد.

  • طب سنتی به چه مسائلی می‌پردازد؟

 ببینید، اطبای سنتی مهم‌ترین ویژگی‌ای که داشتند این بود که نگاهشان به بیماری بسیار عالمانه بوده و هرگز کاری نمی‌کردند که زمینه‌های بی اعتمادی مردم و سودجویی سودجویان فراهم شود.

 این طبیبان، بیماری‌هارا از طریق طبع سرد و گرم درمان می‌کردند و با استفاده از گیاهان دارویی و طبیعی برای بیماران نسخه می‌نوشتند، اما باورهای عامه‌ای مثل این که اگر جای تبخال را صبح اول وقت روی چفت در بگذارند، خوب می‌شود و یا اگر کسی یرقان دارد باید ماهی زنده بخورد، نه در جایی ثبت شده و نه دلیل علمی‌دارد. می‌خواهم بگویم برخی باورها در عامه هست که حقیقتا جزء طب سنتی به شمار نمی‌آید.

 اما طب سنتی اصلی، بسیار جامع است و حتی برای مواردی نظیر چگونگی خواباندن بچه، شیردادن به او، زمان مناسب برای این کار و... هم راهکارهایی دارد.

  • برای تأسیس یک رشته دانشگاهی جدید، به نظر شما به قدر کافی مطالعه شده است، یا قرار است از راه آزمون و خطا به تدریس بپردازید؟

 خیر! ما کار را با مطالب اثبات شده و قابل دفاع آغاز می‌کنیم، چون نمی‌شود روی مردم آزمون و خطا کرد. اما منابع قابل دفاع سنتی هم کم نیستندکه همه با منطق علمی‌سازگارند.

  •  اصلا چه شد که به فکر لزوم آموزش آکادمیک طب سنتی افتادید؟

 به دلیل بی توجهی به این شاخه از طب. طب سنتی با وجود استقبال مردم از درمان‌های سنتی، برای پزشکان ما مقوله‌ای ناشناخته بوده و جایگاه این رشته هنوز در کشور تعریف نشده؛ اما از آنجایی که آموزش کشور، وظیفه دارد که رشته‌های به‌روز، مورد نیاز و مورد توجه مردم را در دستور کار آموزشی خود قراردهد و رشته طب سنتی هم از تمام این جهاتی که برشمردیم، قابلیت یک دوره تخصصی را دارد، در دستور کار قرارگرفت.

 از سوی دیگر، طب سنتی، طبی است که بر اساس موازین، قوانین و چارچوب‌های علمی، در بین ایرانیان رواج داشته و مردم از آن استفاده می‌کردند اما با گسترش طب جدید یا به اصطلاح طب غربی اولویت خودش را واگذار کرده است وما با تأسیس این دانشکده، می‌کوشیم تا طب سنتی ایران را که ریشه تمام علوم پزشکی شرقی و غربی از آن است احیا کنیم.

  •  چه کسانی قراراست در این دانشکده درس بخوانند؟

 از مهرماه امسال، قرار است 18نفر از دانشجویان طب سنتی که همگی فارغ التحصیل رشته پزشکی هستند، در دانشکده طب سنتی دانشگاه علوم پزشکی تهران مشغول به تحصیل شوند.

 از دیگر افرادی که مقرر شده است تا دوره‌های داروسازی سنتی را در این دانشکده بگذرانند، داروسازان عمومی‌هستند که PhD فارماکولوژی دارند و به داروسازی سنتی علاقه مندند.

 البته قراراست تا از ترم دوم تحصیلی، برای پزشکان متخصص نیز دوره‌های کوتاه مدت 2و3ماهه شناخت گیاهان دارویی و طب سنتی برگزار شود اما در حال حاضر تحصیل در این دانشکده برای افرادی غیر از پزشکان و داروسازان امکان پذیر نخواهد بود که با توجه به گستردگی آموزش‌های طب سنتی به نظرمی‌رسدکه دوره‌های آموزشی را هم برای سایررشته‌های مرتبط؛ نظیر فارغ التحصیلان رشته علوم تغذیه هم در نظر بگیریم.

پیش بینی‌هایی هم برای آموزش‌های بهداشت، اخلاق پزشکی و تاریخ پزشکی کرده ایم.

  • کلینیکی هم برای مراجعه بیماران وجود دارد؟

 بله! کلینیک طب سنتی در کنار دانشکده، قرار است به درمان بیماران با استفاده از طب سنتی بپردازد. جالب است بدانید که ما در این زمینه از کشورهایی مثل چین، هند و بنگلادش که طب سنتی جایگاه ویژه‌ای دارد، عقب هستیم.

مثلا در هند بیمارستانی به نام ایرانی« همدرد» وجود دارد که خدمات طب سنتی را ارائه می‌دهد، اما خود ما تا به حال چنین مرکز درمانی نداشته ایم که با شروع به کاردانشکده این کار هم انجام خواهد شد.

koohkan@hamshahri.org

 
در همین زمینه:
  • معجزه عسل و دارچین
  • ماهی و سبزی؛ پیشگیری از آسم
  • کشف رابطه سیر و سلامت
  • طب سنتی برای ما، همان طب ایرانی-اسلامی است
  • بازگشت ابوعلی سینا به دانشگاه
  • نکته بهداشتی: شیوه‌های طب جایگزین را بررسی کنید
  • گل‌درمانی
  • بازگشت به طبیعت، رمز سلامت
  • تاج خروس پوست را جوان می‌کند!
  • تأثیر زردچوبه در روماتیسم مفصلی
  • تغذیه درست،موی سالم
  • طب سنتی ابن سینا :

    مایه ی افتخار و مباهات ما است که از گنجینه طبیبی حاذق همچون ابوعلی سینا ی حکیم پاسداری نموده و از این میراث ارزشمند معنوی و فرهنگی، به نحو مطلوب استفاده ی لازم را بنماییم .

    طب سنتی ابن سینا مکتبی است کامل وپویا که با نگرشی خاص و کل گرایانه درمانگران این طب را قادر به تسلط کامل بر طبیعت و علوم مختلف و درک صحیح آنها از جهان هستی نموده و به درمانگر می آموزد تا رویکردهای بالینی این طب را برروی افراد در حیطه ی بررسی های دقیق همراه با تشخیصات ( سینایی ) انجام دهند .

    اکنون افتخارآن را دارم تا به لطف حضرت دوست ترکیبات اصولی گیاهان دارویی را براساس ( قانون ابن سینا ) به همراه مشاهدات و بررسی های دقیق و مستند در تشخیص علایم بیماری باتوجه به مزاجهای افراد و یا در نظر داشتن درگیری و مشارکت اخلاط غالب در بدن که موجب بیماری افراد می گردد را به دوستداران جهان هستی و طبیعت زیبای خدا هدیه نمایم . تمامی ترکیبات به همراه برگه تغذیه ارایه می گردد .

    این ترکیبات عبارتند از :

    ترکیبات مؤثر در رفع تمامی اختلالات ناشی از خلط غالب در بدن مانند اختلالات چربی خون ، قند خون ، کم خونی ، پوست ومو و غیره

    با توجه به پیشرفت های بالینی ، پژوهشی طب سنتی و افزایش رشد قابل ملاحظه  در این زمینه ، برآن شدم تا توصیف و دیدگاه ابن سینا را در طب سنتی وتآثیرات این طب برروی اختلالات درمزاجها ، ارگانها ، عناصر ، کانالها ، مدارها وچاکراها وسپس عملکرد هر کدام را در تشخیصها و تکنیکهای اصولی با درمان گیاهی به ترتیب بیان شده مورد بحث و بررسی قرار دهم.

    امید است با قدرت و درایت خود هرگونه ابهام در این زمینه را انتفاد نموده و مرا برای بهتر شدن این امر یاری فرمایید .

                                                                                   با تشکر از شما تارا

    اولین ابزار تشخیص درطب سنتی :

    اولین ابزارتشخیص در طب ابن سینا مزاج شناسی می باشد .

    وی اساس ساختمان جهان رابر چهار صفت قرار داده که این صفات چهارگانه  دو به دو متضاد یکدیگرند :

    1- حرارت 2- برودت  3- رطوبت 4- یبوست  و از ترکیب دو به دو صفات چهارگانه طبایع را شناسایی نموده که بدین ترتیب نامگذاری می کند :

    1- سرد و خشک ، 2- سرد و تر 3- گرم وخشک 4- گرم و تر ومعتدل که جمعاً  نه (9) مزاج ( طبع ) را به وجود می آورند .

    هرگاه یکی ازاین اخلاط چهارگانه از حد میزان طبیعی در بدن بیشتر گردد علایمی در فرد پدید می آید که به آن ( بیماری ) گفته می شو د.

    بر اساس ساختمان جهان عناصرنیز از لحاظ شباهت ظاهری به چهارگروه تقسیم می شوند :

    جامدات که نماینده آنها زمین ( خاک ) است.

    مایعات که نماینده آنها ( آب ) است.

    گازیابخارات که نماینده آنها ( هوا ) است.

    نیروها که نماینده آنها ( آتش و نور ) می باشد .

    دیدگاه ابن سینا براساس جایگاه اخلاط چهارگانه و شباهت آنها با چهار عنصردر طبیعت به ترتیب زیرعنوان می گردد :

    عنصر

    خلط

    وزن

    صفت

    آتش

    صفرا

    سبک مطلق

    گرم وخشک

    هوا

    خون

    سبک زیاد

    گرم و تر

    آب

    بلغم

    سنگین زیاد

    سرد و تر

    زمین

    سودا

    سنگین مطلق

    سرد و خشک

     

    طب سنتی بقراط حکیم :

    در علم ستاره شناسی براساس نظریه ی بقراط حکیم نیز بهرمندی انسان ها از پرتو انرژی ماه و خورشید مزاجی را پدید

    می آورد که به آن مزاج فصل و مزاج موقعیت جغرافیایی می گویند .

    یک درمانگر سنتی بایستی علاوه بر آگاهی ازتمامی موارد نامبرده شده به علم ستاره شناسی و ارتباط آن با مزاج افراد تسلط داشته باشد تا بتواند آداب تغذیه و زندگی انسانها را با مزاج فصلها و موقعیتها ی جغرافیایی هماهنگ گرداند .

    به عنوان مثال :

    علاوه برماه و خورشید که به آنها ( نیرین ) گفته می شود سیارات دیگری در منظومه شمسی وجود دارند که دوران گردش در آنها متفاوت است . مثلا ممکن است چرخشی بیشتر از یک الی 30 سال به دورزمین داشته باشند . درطی این مدت گاهی اتفاق می افتد که پرتو ستاره یاسیاره با ستاره یا سیاره ای دیگر متلاقی و همزمان گردد و باعث بوجود آمدن تابش عنصری جدیدی گردد که بتواند تغییرات مثبت و منفی در کیفیت مزاج مخلوقات کره ی زمین بگذارد . که در علم ستاره شناسی به این ساعات ، ساعات سعد یا نحس گفته می شود . ( مراجعه شود به تقویم نجومی )

    سردی و گرمی زوجی از عناصر خلقت می باشند .

    چنانچه خداوند در کتب اسمانی می فرماید : هر چه را در دنیا به صورت جفت آفریدیم تا مبنای ایجاد کل نظام هستی باشند .

    ( عشق یگانه ) آسمانها وزمین و مخلوقات مابین آنها ( سیارات – کاینات – نباتات – حیوانات - جن و انس ) را آفرید وسپس مزاج اخلاقی را آفرید . که این مزاج اخلاقی عبارتند از :

    پندارها – گفتارها – رفتارها – حرصها – کینه ها – تواضع – بخشش – عشق و ایثار و ...

    بعضی از موجودات مانند جن از عنصرگرمی ( آتش ) خلق شدند و برخی از حیوانات نیزعنصر غالب خلقت آن ها از یک مزاج نشأ ت گرفته مانند زنبور عسل که از جنس صفرا است و عنصر آتش بر او غلبه دارد، یا شیردرنده که از خون غالب آفریده شده و عنصر هوا بر او غلبه کرد یا مورچه که از جنس سودا است و عنصر خاکی براو غلبه کرده و یا الاغ که از بلغم غالب پدید آمده و عنصر آب بر اوغلبه دارد و ...

    بنابراین در حشرات ، خزندگان ، درندگان ، جوندگان ، پرندگان وبه طورکلی در پستانداران وتخمک گذاران و همچنین گیاهان و علاوه بر این موجودات در مواد و مصالح معدنی و اشیا نیز اختلاف در ترکیب عناصر خلقت آنها کاملا مشهود می باشد به طوری که هر کدام دارای ویژگیهای مزاجی خود هستند .

       بقراط در خاطراتش می نویسد : شخصی که بدون درنظرگرفتن حرکت و چرخش سیارات و ستارگان به حرفه ی طبابت بپردازد شخصی بدون آگاهی است و مانند کسی است که در دادگاهی خودش وکیل خودش باشد . و در نکته ای دیگر بقراط با قاطعیت و تحکم بسیارهشدارمیدهد که :

    هرگزآن قست ازبدن را که قمر از علامت فلکی آن در حال عبوراست با آهن لمس نکنید !

    منظور بقراط این است هنگامی که قمر در ماهی قراردارد که با قسمت به خصوصی ازبدن مرتبط است نبایستی جراحی به هیچ عنوان صورت گیرد .

    بنابرجدول نجومی و تقویم نجومی ، قمر هر 2 ساعت یک بار ( 24 ساعت ) به دروازه فلک صوری سر میزند و در هر ماه قمری که تقریبا 28 روز طول می کشد قمردر هر دوروز ونیم یک بار ازیک صورفلکی عبور می کند .

    بدین معنا که دو روز درفروردین – دو روز در اردیبهشت و به همین ترتیب ....

     اکنون بنا به گفته ی بقراط مثالی می آورم . هر کدام از ماهها در بدن آدمی به قسمتی ازبدن شخص مرتبط می باشند مثلا فروردین در بدن آدمی به : سر، دماغ ، مغز و چشم مربوط می شود و اردیبهشت به : گلو – لوزه ها – تارهای صوتی و حنجره و تیرویید وپاراتیرویید مربوط می گردد ... تا اسفند که به پاها ارتباط پیدا می کند .

    منظور بقراط از این بحث چیست ؟

    او می گوید چنانچه به عنوان مثال قمر در ماه اردیبهشت است هرگز جراحی گلو- گواتر – تارهای صوتی – تیرویید و پاراتیرویید صورت نگیرد .

    یا زمانی که قمردر ماه فروردین است عمل جراحی برروی  سر – دماغ – مغز وچشم نبایستی انجام گیرد .

    با خریدن یک سالنامه ی نجومی قادر خواهید بود تا تمامی این فرایندها را تشخیص دهید .

    جامعه ی پزشکان آشکارا اعتراف می کند که دست کم 5% از مرگ و میرهای بیمارستانی نا معلوم است که بقراط می فرماید: بخاطر ورود قمر در ماه بخصوصی می باشد .

    پس بهتر است با محترم شمردن اندرزهای بقراط و با در نظر گرفتن موقعیت ( ماه ) برنامه ریزی روزهای جراحی خود را بر طبق موقعیت های ماه هماهنگ سازید .

    امروز حتی ناباورترین دانشمندان قبول دارند که کره ی ماه برروی جزر و مد اقیانوسها ی جهان و نیز باز و بسته شدن صدفها تأثیری مستقیم دارد .

    همه ی ما می دانیم که بیش از 85% بدن انسان از آب تشکیل شده پس کره ماه به راحتی قادر است برروی بدن و عواطف و احساسات آدمی به درجه ای تأثیر گذارد که دیگران از آن بی اطلاعند .

    بنابرنظر بقراط عمل جراحی در موقعیتی که گفته شد باعث تقویت شدن جریانهای جزرو مد موجود در بدن می گردد ، یعنی با بازکردن غیر طبیعی بدن و وارد شدن هوا به درون آن این امر رخ داده و آن قسمت از بدن که تحت تأثیر یکی از صورتهای فلکی است و اتفاقا در همان روز هم قمر از آن صورت فلکی به خصوص ،  در حال عبور است . طبعا آن قسمت ازبدن را حساس و آسیب پذیرمی کند .

    این امر می تواند اندرزبقراط را برای آن دسته از پزشکان روشنفکر که نسبت به این موضوع کنجکاوند نشان دهد .

    بقراط علم پزشکی را بر پایه ی آگاهی هایش از علم ستاره شناسی پایه ریزی کرده و به پدر شغل طبابت مشهور می باشد و در هنگام گرفتن درجه ی پزشکی در سراسر دنیا در هر تخصصی که باشد بایستی پزشک سوگند نامه ی بقراط را قرایت کند .

    به این ترتیب بهتر است نصایح خردمندانه ی این بنیانگزار طب را بیشتر مورد بررسی قرار داده و با خریدن یک سالنامه نجومی به راحتی به وضعیت قمر در تاریخ مورد نظر آگاهی یابید .

    منتظر مطالب کلی در این زمینه در سر فصلهای بعدی  باشید .

     

    خداوندا ، مرا وسیله ای برای برقراری صلحت قرارده و درجایی که نفرت است به من عشق را بنما ، درجایی که ناسزا هست به من گذشت را عطا فرما ، درجایی که اندوه و تأثراست به من شادی را ارزانی نما و درجایی که ظلمت و تاریکیست بگذار نور را گسترش دهم . رحمتی فرما و کاری کن که زیاد به جستجونپردازم و به همان اندازه که موردفهم و درک قرار می گیرد قادربه درک و فهم باشم و مورد عشق و علاقه ... آمین .          

      



صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

 
 
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب
  • ردیاب خودرو

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان علمی پزشکی و آدرس gooddocktor.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.